menusearch
mamasen.ir

آسیب‌شناسی کارگروه‌های توسعه ممسنی و رستم با محوریت نخبگان

جستجو
شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳ | ۱۱:۵۲:۲۳
۱۴۰۲/۱۰/۳ یکشنبه
(0)
(0)
آسیب‌شناسی کارگروه‌های توسعه ممسنی و رستم با محوریت نخبگان
آسیب‌شناسی کارگروه‌های توسعه ممسنی و رستم با محوریت نخبگان

آسیب شناسی کارگروه‌های توسعه ممسنی و رستم

با محوریت نخبگان

✓ اگرچه تا کنون ایده تشکیل کارگروه های توسعه با محوریت نخبگان ممسنی و رستم بمنظور تولید فکر و ارائه طرح های توسعه محور به کارگزاران این شهرستان ها طی یک دهه اخیر به صورت جسته گریخته عملیاتی شده، اما واقعیت میدانی گویای توسعه نیافتگی این دیار در حوزه های مختلف است. لذا آسیب شناسی چنین کارگروه هایی به منظور برطرف ساختن نقاط ضعف شان می‌تواند گامی بنیادین در راستای سوق دادن آنها به سوی پیشبرد مسیر صحیح توسعه ممسنی و رستم باشد.

علی رغم مواجهه کارگروه های توسعه ممسنی و رستم با موانع گوناگون فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، مالی و مدیریتی، عمده ترین آسیب های قابل شناسایی در این کارگروه ها با محوریت نخبگان عبارتند از:

1) دستوری اندیشی در برابر خودجوش اندیشی

کارگروه های توسعه عمدتا از سوی دستگاه های اجرایی و نمایندگان ادوار ممسنی و رستم تشکیل و سامان دهی شده اند. لذا ناگزیر از پیشبرد مدل توسعه دستوری دولت محور یا نماینده محور هستند. بررسی وضعیت شهرستان های ممسنی و رستم گویای آن است که برخی نمایندگان ادوار علی رغم تشکیل کارگروه های توسعه به دلیل ضعف برنامه ها و عدم حمایت مالی و معنوی از نخبگان، چندان موفق ظاهر نشده و صرفا به بازخورد رسانه ای کارگروه ها اکتفا کرده اند.
اگرچه بدون کنش گری قوای مجریه و مقننه پیشبرد فرآیند توسعه کاری بس دشوار است، اما در جهان امروز بخش خصوصی و NGO ها به دلیل استقلال فکری و مالی وابستگی چندانی به نهادهای اجرایی و تقنینی ندارند. از این حیث خودجوش اندیشی نخبگان کنش گر می‌تواند مانع از وامداری آنها به دولت ها، نمایندگان، جناح های سیاسی و گرایش های عشیره ای/ طایفه ای گردد. شایان ذکر است که مدل دستوری اندیشی صرفا محدود به کارگروه های توسعه ممسنی و رستم نبوده بلکه قریب به اتفاق نشریات محلی نیز صدای نمایندگان وقت بوده اند. بنابراین، می‌توان گفت دستوری اندیشی آسیبی جدی در کارگروه های توسعه ممسنی و رستم است.

2) جزیره ای اندیشی در برابر سیستمی اندیشی
شهرستان های ممسنی و رستم طی چند دهه اخیر به تولید انبوه نخبگان و صادرات آنها به اقصی نقاط ایران و جهان دست یافته اند، به طوری که از آنها تحت عنوان «شهر دانشجو» یاد می‌شود. اگرچه ردپای برخی از نخبگان را می‌توان در تقویت کارگروه های توسعه ممسنی و رستم مشاهده نمود، اما همچنان بانک اطلاعات جامعی در رابطه با آنها وجود ندارد. تحت چنین شرایطی، نخبگان ممسنی و رستم ناگزیر از تشکیل انجمن ها و کارگروه های مختص به خود هستند که پیوند شبکه ای عمیقی بین آنها نیز وجود ندارد. بنابراین، می‌توان از تفکر جزیره ای سخن به میان آورد که مانعی جدی در برابر ایجاد شبکه ای فراگیر از کارگروه نخبگان در رابطه با توسعه ممسنی و رستم است. ضعف پیوندی «کارگروه های توسعه ممسنی و رستم» در مقیاس شهرستانی از یکسو و «نشست های نخبگان مقیم پایتخت» در سطح کلان* از سوی دیگر، بیانگر حاکمیت نگرش جزیره ای و فقدان سیستمی اندیشی کارگروه های توسعه مربوط به این شهرستان ها است.

3)فرامحلی اندیشی در برابر بومی اندیشی
نخبگان و توده های ممسنی و رستم معمولا علاقه ویژه ای به تحلیل پدیده های اجتماعی و سیاسی روز ایران و جهان دارند، به طوری که تحلیل های فراوانی از مذاکرات برجام، جنگ های روسیه و اوکراین، حماس و اسرائیل، جنبش زنان و مواردی از این دست ارائه می‌دهند. از این جهت، اندیشه سیاسی و تزهای توسعه محور این دسته از نخبگان عمدتا معطوف به مقیاس ملی و بین المللی است. لذا، فرامحلی اندیشی صرف مانعی در برابر مطالعات میدانی نخبگان و شناخت آنها از ظرفیت های محلی (ممسنی و رستم) است. از این رو، ضعف نگرش بومی/محلی مانعی سترگ در برابر ارائه الگوی بومی توسعه در چنین کارگروه هایی به شمار می‌رود، حال آنکه ماهیت وجودی این کارگروه ها باید معطوف به توسعه ممسنی و رستم باشد.

4)سنتی اندیشی در برابر مدرن اندیشی

در حالی که نخبگان ممسنی و رستم به واسطه تحصیلات آکادمیک و مناصب اجرایی در کلانشهرها و حتی خارج از کشور زیست می‌کنند و با ابزارهای جهانی شدن و مدرنیته در ارتباط روزمره هستند، اما دیده ها و داده ها حاکی از آن است که در بزنگاه های حساس اجتماعی و سیاسی (نظیر انتخابات مجلس شورای اسلامی و شوراهای اسلامی شهر و روستا)، مدرن اندیشی آنها تحت الشعاع نگرش سنتی شان قرار می‌گیرد. از این حیث، نخبگان ممسنی و رستم را می‌توان به دو دسته دگراندیشان «مکانیک» و «ارگانیک» تقسیم نمود، به طوری که دسته نخست دارای تفکر سنتی و دسته دوم از تفکر مدرن برخوردارند. بدیهی است که بلاتکلیفی و نوسان نخبگان بین دو جهان سنت و مدرنتیه چالش بنیادینی در کارگروه های توسعه ایجاد می‌نماید.

5) خودمحوری اندیشی در برابر نوع دوستی اندیشی
نخبگان ممسنی و رستم با مهاجرت از این شهرستان ها (جامعه مبدا) رشد فردی، علمی و اجرایی را به عنوان هدف اصلی سرلوحه کار خود قرار داده اند تا به آمال و آرزوهایشان (در جامعه مقصد) دست یابند. با وجود این، گروه قابل توجهی از آنها همچنان دل در گرو رشد هم تباران و توسعه ممسنی و رستم دارند. لذا تلاش برای سوق دادن نخبگان خودمحور به سوی نوع دوستی و کنش گری در چارچوب کارگروه های توسعه ممسنی و رستم می‌تواند راهگشا باشد؛ در غیر اینصورت نمی‌توان از ظرفیت های آنها در راستای توسعه این شهرستان ها بهره برد.

✓ در مجموع، گردآوری بانک اطلاعات نخبگان ممسنی و رستم در اقصی نقاط شهرستان، ایران و جهان نخستین گام بنیادین در راستای تقویت کارگروه های توسعه انجمن محور/جامعه محور و نه صرفا دولت محور /نماینده محور (دستوری) در این شهرستان ها به شمار می‌رود تا بتوان طرح های پژوهشی توسعه گرایانه آنها را به واسطه حمایت مالی و مدیریتی لازم، عملیاتی ساخت.

✓ عزم جدی کارگروه های توسعه برای اجرایی شدن مباحث تئوریک منتشر شده نخبگان در رابطه توسعه ممسنی و رستم (نظیر مقالات منتشر شده در نشریات علمی و سینمارهای منطقه ای همانند همایش چالش ها و راهکارهای توسعه پایدار ممسنی و رستم مورخ ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۳ در دانشگاه آزاد اسلامی واحد ممسنی) از سوی نهادهای اجرایی این شهرستان ها، از دیگر گام های بنیادین در این زمینه به شمار می‌رود.

🖋️ دکتر سید محمد حسین حسینی/علوم سیاسی و روابط بین الملل/دانشگاه علامه طباطبایی

🖋️ دکتر وحید صادقی/جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک/دانشگاه فردوسی مشهد

نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

0 نظر